فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Eat Out

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb

بیرون غذا خوردن

Once in a while we eat out.

ما هر از چند گاهی بیرون غذا می‌خوریم.

When I lived in Spain, I used to eat out all the time.

زمانی که در اسپانیا زندگی می‌کردم همیشه بیرون غذا می‌خوردم.

phrasal verb

مؤاخذه‌ی شدید کردن، گوشمالی دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد eat out

  1. phrasal verb perform cunnilingus or anilingus

ارجاع به لغت eat out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «eat out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/eat-out

لغات نزدیک eat out

پیشنهاد بهبود معانی